به گزارش خبرنگار سینمایی فارس؛ امروز تا ساعاتی دیگر اختتامیه جشنواره چهل و یکم فیلم فجر در برج میلاد برگزار میشود و بخشهای مختلف برگزیدههایش را خواهد شناخت. جشنوارهای که خیلیها تلاش کردند آن را به حاشیه بکشانند، اما این جشنواره به واسطه مردمی بودن و گذشته درخشانش چون درختی استوار آنچنان شاخ و برگهایش گسترش یافتهاند که به این راحتی نمیتوان مقابلش ایستاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رودی رونده که از دل جامعه بیرون میآید و به سمت آیندهای درخشان میخروشد و راه خودش را باز میکند.
*مرکز ثقل جشنواره فیلم فجر
برگزاری رویدادها و رخدادهای بزرگ بینالمللی در آئینه فرهنگ و هنر، بیشک از نظریه و نگاهی بنیادینی تبعیت میکنند که تمام هستی و ماهیت چیستی جهان آن رویداد را بر مبنای آن تفکر بنیادین استوار میشود.
با این گزاره این مهم پیش میآید که در مواجهه با جشنوارههای سینمایی در تمام جهان؛ آن حلقه ارتباط اصلی، تفکر بنیادین و مرکز ثقل آن رویدادها، چیست؟
آیا هدف غایی تمامی رویدادهای بینالمللی سینما، مفهومی فراتر و والاتر از ایجاد چتر واحد و فراهم ساختن فضایی (رقابتی یا غیررقابتی) برای گردهمایی آثاری است که حاصل تجربه هنرمندان مختلف در تولید و روایت دغدغههای ذهنیشان در قالب قصههایی که گاه ریشه در فضای جامعه و کشورشان دارد، گاه نقبی بر شخصیتهای بزرگ و ماندگار آن سرزمین میزند و یا کاوش و درنگی بر رویدادها و حماسههاییست که فصل مهمی از تاریخ گذشته و معاصر آن کشورها را به خود اختصاص داده است؟
*برتری در برابر تفکر سیاهنما و تفرقهافکن
حال در پسِ مواجهه با این پرسش بنیادین، باید نگاهی به کارنامه جشنواره بینالمللی فیلم فجر در گام چهلویکم کرد. جشنوارهای که دو، سه ماه مانده به ایام برگزاریاش، تحت تأثیر التهابات اجتماعی (اغتشاشات اجتماعی) جاری در جامعه به اسباب و ابزاری از جنس و زبان هنر، برای دشمنان قسم خورده آزادی، آزادگی، صلابت و حریت تکتک مردمان آب و خاک سرزمین مقدسمان در مسیر تحقق اهداف عاندان و حاسدان ایران انقلابی و اسلامی با واسطه رسانههای معاند بدل شد.
رسانههایی که در سایه دروغ بزرگی به نان آزادی اندیشه و بیان؛ با ادبیات مملو از خصومت و سرشار از کینه به سبب همان صلابت و اقتدار ایران و ایرانی؛ تکتک مردمان ایران عزیز و از جمله خانواده هنرمندان را با پیشوند و پسوند تحریم در سیل بمباران خبریشان هدف قرار دادند؟
*تحقق شعار «اخلاق، امید و آگاهی»
حال چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر بعد از پشت سر گذاشتن ایام 10 روزه خود؛ لذت تنفس زیر چتر سینما را در همراهی و همدلی با قصهها و روایتهای گوناگون در رقابتی گرم و مردمی، تحت شعار جشنواره امسال «اخلاق، امید و آگاهی» را بار دیگر به معنای مطلق کلام هجی کرد و به انجام رساند. کارنامهای متفاوت و البته درخشان!
داشتهها و آوردههای ارزشمند این رویداد بیتردید پاسخگویی متقن در برابر تمام تلاش رسانههای معاندی بود که تام و تمام جشنواره را مورد هجمه هدفمند خود در قالب پوسته شعار آزادی بیان و اندیشه قرار داده بودند، تا بنابر رسالت ذاتی قلب واقعیت و سیاهنمایی آشکارا دروغین رسانهایشان به هدف شوم ایجاد تفرقه میان مردم و هنرمندان نائل شوند.
رویکرد و هدفی که بازتاب دهنده تمام تلاش آنها بود تا از این آب گلآلود، ماهی باب میل خود را صید کنند! حال بعد از گذار این 10 روز، تمام دنیا شاهدند و ناظر که تور و سبد آنها از ماهی باب میلشان پُر از خالیست و دستان برگزارکنندگان و سینماگران کشورمان در بحر زلال برگزاری مهمترین رویداد هنری کشورمان در آئینه جشن سینمای انقلاب در طلیعه فجر مملو و سرشار از امید، آگاهی بخشی و اخلاقمداریست.
*جشنواره چهل و یکم فیلم فجر موفق و درخشان
جشنواره فیلم فجر چشمانداز اکران سینمای یکسال کشورمان را زیر چتر واحدی طی روزهای محدود برگزاریاش پیشاروی مخاطبان اهالی قلم، منتقدان، متولیان و دستاندرکاران امور فرهنگی و هنری کشورمان ترسیم میکند. جشنوارهای که تلاش و زحمت سینماگران دغدغهمند را در روایت فرازها و فرودهای تاریخ پرافتخار کشورمان در حوزه مباحث اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، دفاع مقدس و معرفی چهرهها و قهرمانهای تاریخ انقلابمان را بهعنوان ذات اصلی پیریزی این رویداد در طی چهل سال گذشته با خود به همراه داشته و در گام چهلویکم نیز بار دیگر آن را در سایه تمام سیاهنماییهای رسانههای معاند به شکلی موفق و درخشان پشت سر گذاشت.
آیا هدف از برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر چیزی فراتر و والاتر از همراه شدن با آثار هنرمندان سینماگر است؟ آیا در این جشنواره حضور پیدا میکنیم تا ناظر و شاهد آثار سینمایی هنرمندان دغدغهمند کشورمان باشیم یا بنا به تصوری چند دوره پیشین این رخداد، شاهد ژستها، تیپها و فوتوکالهای هنرمندان بهاصطلاح سلبریتی باشیم که فضای جشنواره را با صحنههای فشن و شو لباس و آرایش اشتباه گرفتهاند؟
جشنواره چهلویکم بینالمللی فیلم فجر بار دیگر این مهم را ثابت کرد که بعد از سالها شنیده شعار از سوی مسئولان در راستای برگزاری رخدادی کیفی که هدف آن ارتقاء سینمای ملی کشورمان است؛ فارغ از تمام حاشیههای گاه پررنگتر از متن ادوار پیشین خود که در سایه حضور به اصطلاح سلبریتیها این رخداد به جشن و شوی مدلهای لباس و آرایش بدل شده بود؛ میزبان 24 اثر سینمایی و ماحصل تلاش هنرمندان سینماگر طی یکسال سینمای کشورمان بود.
آثاری که مانند همه رویدادهای سینمایی معتبر ملی و بینالمللی در بطنِ متنِ خود هم شاهد حضور آثاری درخشان، دغدغهمند، تأملبرانگیز و ناقد شرایط اجتماعی بود و هم در میان آنها آثاری وجود داشت که با اما و اگرها و نقدهایی در مواجهه با اصحاب قلم و منتقدان مواجه شد. اما مهمترین خروجی این جشنواره تحقق عینی، عملی و ملموس شعار «کیفیتگرایی و عبور از نگاه کمیتگرا» به دور از گاه تلاش برای پررنگتر کردن حاشیهها بهجای متن اصلی رویدادی جشنوارهای با نام و یاد طلیعه فجر انقلاب که جشن سینمای ملی کشورمان است بود. جشنوارهای که به شکل مطلق محلی برای رقابت و تبادل نظر میان سینماگران دغدغهمند با اهالی راستین قلم، اندیشه و بینش متعالی بود.
جشنوارهای که به زعم نگارنده این سطور در تجسم و تجسد آثار حاضر در این رویداد، حضور دغدغهمند هنرمندان حقیقی و نه تصویری محو از معنای عظیم هنرمند، بازتاب دهنده نمایی درشت و مملوس از این جمله به غایت اندیشمندانه سیدشهیدان اهل قلم شهید حاج مرتضی آوینیست که: هنرمند از آسمانیان میگیرد و بر زمینیان میبخشد. پس سینهاش باید قابلیت نزول ملائکهای را داشته باشد که واسطۀ الهام هستند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سینمای ایران
بین المللی فیلم فجر
جشنواره ای
دغدغه مند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۸۰۰۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.